جدول 4-5. نتایج آزمون کولموگروف – اسمیرنوف.. 74
جدول شماره 4-6. نتایج آزمون رگرسیون خطی در بررسی تاثیر مدیریت دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستانهای لامرد و مهر. 75
جدول 4-7. مقایسه میانگین مدیریت دانش و ابعاد آن با سطوح کفایت مطلوب (Q3) 76
جدول شماره 4-8. نتایج آزمون رگرسیون خطی در بررسی تاثیر مولفه خلق دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستانهای لامرد و مهر. 76
جدول شماره 4-9. نتایج آزمون رگرسیون خطی در بررسی تاثیر مولفه سازماندهی دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستانهای لامرد و مهر. 77
جدول شماره 4-10. نتایج آزمون رگرسیون خطی در بررسی تاثیر مولفه تبادل دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستانهای لامرد و مهر. 77
جدول شماره 4-12. بررسی نقش پیش بینی کنندگی ابعاد مدیریت دانش در عملکرد کارکنان ادرات آموزش و پرورش شهرستان لامرد و مهر. 78
جدول شماره 4-13. آزمون فریدمن برای رتبه بندی ابعاد مدیریت دانش در ادارات آموزش و پرورش شهرستان لامرد و مهر 79
جدول شماره 4-14. شاخصهای برازش مدل تأثیر مدیریت دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان آموزش و پرورش شهرستان های لامرد و مهر. 81
فهرست نمودار
نمودار3-1- مراحل انجام تحقیق.. 62
نمودار 4-1 : توزیع فراوانی و درصد کارکنان بر اساس جنسیت.. 71
نمودار 4-2: توزیع فراوانی و درصد کارکنان بر اساس مدارک تحصیلی مختلف.. 72
نمودار 4-3 : توزیع فراوانی و درصد کارکنان بر اساس سابقه خدمت.. 73
فهرست شکل ها
شکل 2-1: مدل فرایند مدیریت دانش (عالم تبریز، محمد رحیمی، 1387) 28
شکل 2-2: عوامل مؤثر بر عملکرد. 43
شکل شماره 2-1 مدل مفهومی تحقیق.. 57
شکل شماره 4-1. تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان های لامرد و مهر ، مدل در حالت اعداد استاندارد. 80
شکل شماره 4-2. تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان های لامرد و مهر، مدل در حالت اعداد معناداری.. 81
چکیده
در عصر حاضر مفهوم دانش چنان دچار تغییر و تحول شده است که بسیاری از دانشمندان علم مدیریت در سازمان باب جدیدی در مدیریت را با عنوان مدیریت دانش آغاز کردهاند. هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های مدیریت دانش و تاثیر آن بر اثربخشی عملکرد کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان های لامرد و مهر می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان های لامرد و مهر می باشند که با استفاده سرشمای کلیه 165 نفر از کارکنان مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مدیریت دانش مبتنی بر مدل ویگ (1999) و پرسشنامه اثربخشی عملکرد طاهری (1389) بود. روایی پرسشنامهها با بهره گرفتن از تحلیل گویه تایید و پایایی آن با بهره گرفتن از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد که پایایی برای پرسشنامه مدیریت دانش 79/0 و اثربخشی عملکرد 79/0 گزارش شد. داده ها با بهره گرفتن از آمار توصیفی نظیر فراوانی، میانگین، انحراف معیار، درصد و آمار استنباطی نظیر تحلیل رگرسیون خطی و چندگانه، آزمون فریدمن و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که 1- شاخص های مدیریت دانش و مولفه های آن در ادارات آموزش و پرورش شهرستان های لامرد و مهر در حد مطلوب است.2- مولفه خلق دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان های لامرد و مهر تاثیر معناداری دارد.3- مولفه سازماندهی دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان های لامرد و مهر تاثیر معناداری دارد. 4- مولفه تبادل دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستان های لامرد و مهر تاثیر معناداری دارد.5- مولفه کاربرد دانش بر اثربخشی عملکرد کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستانهای لامرد و مهر تاثیر معناداری دارد. تاثیر همزمان متغیرها در مدل نهایی با بهره گرفتن از رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد که کلیه مولفه های سازماندهی و تبادل دانش پیش بینی کننده مثبت و معناداری برای اثربخشی عملکرد کارکنان ادارات آموزش و پرورش
این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :
پایان نامه دانشگاهی : نظریه معنی درمانی( لوگوتراپی [۱]) ویکتور فرانکل:
شهرستانهای لامرد و مهر می باشند.
واژگان کلیدی: مدیریت دانش، اثربخشی عملکرد، خلق دانش، آموزش و پرورش.
فصل اول:
کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
توسعهی جوامع منوط به انسانهای رشد یافتهای است که محصول برنامهریزی آموزشی و مدیریت صحیح میباشد که در فرایند توسعه نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند لذا دانش و خرد فردی و جمعی شاخص اصلی توسعهیافتگی جوامع و عنصر اساسی و حیاتی توسعهی سازمانها و سایر سیستمهای اجتماعی است )عالم تبریز، محمد رحیمی، 1387).
در عصر حاضر شکاف میان ملتها و جوامع ناشی از آگاهی و ناآگاهی است و نیروی انسانی مهمترین، گرانترین و با ارزشترین سرمایه و منبع سازمانها محسوب میشود. انسان تنها عنصر ذی شعوری است که به عنوان هماهنگ کنندهی سایر عوامل سازمانی نقش اصلی را ایفا میکند بنابراین میتوان به سادگی بیان داشت که بدون افراد کارآمد و مجهز به علم و دانش دستیابی به اهداف سازمان تا حدودی غیر ممکن است (همان منبع).
آموزش و پرورش به عنوان یک تربیت کننده نیروی انسانی در جامعه وظیفه دارد جهت تربیت و شکوفایی استعدادهای افراد جامعه خود برنامههایی براساس علاقه و نیاز افراد تهیه، تنظیم و اجرا کند.
امروزه با توجه به پیشرفت سریع دانش و فنآوری و تغییر الزامی برنامههای آموزش و پرورش، برخورداری صرف کارکنان از دانش، اطلاعات، فنون، اصول و راهبردهای آموزشی به تنهایی کافی نمیباشد؛ لذا سازماندهی، به کارگیری و استفاده به هنگام و بجا از اطلاعات در محیطهای آموزشی امری ضروری و الزامآور به حساب میآید. به عبارت علمیتر مدیریت دانش و آموزش را میتوان از مبادی رشد جنبش نرمافزاری و تولید دانش مدارس در قرن حاضر به شمار آورد (رحیمی، نجفی، 1386).
مدیریتی که سازماندهی، بازیابی، انتقال و نشر دانش را از آموزش و پرورش آغاز میکند؛ سرمایههای عقلانی و هوشی نیروهای آینده ساز جامعه را با ایجاد انگیزههای راهبردی به کار میگیرد و به چرخهی حیات دانش که یادگیری سازمانی را بنیان مینهد در جامعه سرعت میبخشد. (همان منبع)
با توجه به نقش حساس کارکنان ادارات آموزش و پرورش و ارتباطی که آنها با واحدهای آموزشی دارند نقش و عملکرد آنان در تحقق اهداف آموزشی که همانا آماده سازی شرایط برای تربیت نیروی انسانی شایسته، خلاق و کارآفرین است، تاثیر گذار خواهد بود (تورانی، 1384).
در این فصل به بررسی مقدمه و بیان مساله در خصوص تاثیر متغیرهای مدیریت دانش و اثربخشی عملکرد پرداخته می شود و ضرورت انجام این تحقیق مشخص می گردد. همچنین اهداف اصلی و ویژه ذکر می شود و فرضیات و سئوال های پژوهش نیز مد نظر قرار می گیرند. همچنین تعاریف مفهومی متغیرهای پژوهش تشریح و تعاریف عملیاتی ذکر می گردد.
1-2- بیان مسأله
در عصر حاضر مفهوم دانش چنان دچار تغییر و تحول شده است که بسیاری از دانشمندان علم مدیریت در سازمان باب جدیدی در مدیریت را با عنوان مدیریت دانش آغاز کردهاند (افرازه، 1384).
عصر حاضر، عصر تحولات و تغییرات شگرف در فنآوریهاست. عصری که ساختار فکری آن آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه به مشارکت نیروی انسانی خلاق و دانشگر است. جوامع پیشرفته آنهایی هستند که هرچه بیشتر و بهتر در جهت استفاده از ابزاری به نام «دانش» برای رویارویی و مقابله با عوامل عدم اطمینان، حفظ موقعیت و ایجاد خلاقیت و نوآوری جهت گسترش عرصهی رقابتی خود برآیند (فتحیان، 1384).
در اقتصاد نوین، دانش منبع استراتژیک توسعه اقتصادی و صنعتی محسوب می شود و سایر عوامل سنتی مانند زمین، نیروی کار و سرمایه در مرتبه بعدی اهمیت قرار دارند. فناوری های جدید به سازمان ها این فرصت را می دهد تا سیستم های مدیریت دانش را جهت ذخیره و انتشار اطلاعات ساختار نیافته بکار گیرند. دانش نسبت به مرزهای سازمان به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم می شود. دسترسی به دانش خارجی به دو دلیل برای سازمان ها اهمیت دارد: اولا برای ایجاد دانش جدید و ثانیا برای پیشگیری از چالش های یادگیری بر اثر اتکای بیش از حد بر دانش داخلی (باپوجی[1]، 2004).
شرکت ها به وسیله ی تعاملات و ارتباطات کارکنان خود با افراد خارج از شرکت و نیز با استخدام کارکنان سابق شرکت های رقیب، و نیز از طریق منابع عمومی مانند گزارش های ارائه شده در کنفرانسها، مجلات، کتاب ها و پژوهش ها و اختراعات ثبت شده در یک صنعت، می توانند به اطلاعات دسترسی پیدا کنند (هولت و همکاران[2]، 2005).
اغلب شرکت های بزرگ امروز دریافتهاند که به خاطر مهارت ها و تجارب نیروی کارشان موفق بوده اند، نه به خاطر دارایی های فیزیکی که در اختیار داشتند. مضافا اینکه دریافته اند که حتی اگر برخی از محصولات آنها از بازار جهانی کنار گذاشته شود، گذشت زمان و تغییر افراد آن شرکت ضروری است (ویک را ماسینگ[3]، 2005).
همگام با تحولات و تغییرات شگرفی که امروزه در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و تکنولوژیکی رخ میدهد تحولات عمیقی در روشها و سیستمهای نوین مدیریت ایجاد شده و دیدگاههای کاملا متفاوتی نسبت به گذشته در مدیریت سازمانها خصوصا آموزش و پرورش حاکم میگردد. از جمله مفاهیم و مسائل جدیدی که امروزه در آموزش و پرورش جایگاه قابل توجهی پیدا کرده مسأله مدیریت دانش در سازمانهای آموزشی است (رحیمی و نجفی، 1386).
در دهههای اخیر یک تحول اساسی و بنیادین در مدیریت آموزشی به وجود آمده است. نهادهای آموزشی برای دستیابی به اهداف آموزشی و اجرای مطلوب کارکردشان نیازمند استفاده و بهکارگیری دانش مدرن شدهاند. یکی از علوم توسعهیافته در انجام این امر مهم در متن آموزش وپرورش مدیریت دانش است. مدیریت دانش به مدیران و کارکنان این واقعیت انکارناپذیر را اعلام میکند که دانش تنها منبع مطمئن برای پیشرفت، حفظ و بقا سیستم آموزشی است ( فتحیان،1384).
مهم ترین مشکل اجرای اثربخش مدیریت دانش در سازمان، فقدان فرهنگ تسهیم دانش و عدم درک مزایای بی شمار مدیریت دانش در میان کارکنان می باشد (پائولین و همکاران[4]، 2002). همچنین تحققات نشان می دهد که فرهنگ دانش محور که شامل ارزش ها و اعتقادات اعضای سازمان در ارتباط با مفاهیم اطلاعات و دانش می باشد یکی از مهمترین عوامل در موفقیت مدیریت دانش است (منوریان، 1384).
با آغاز هزاره سوم و ورود به موج چهارم حیات بشر آموزش و پرورش و واحدهای تابعه آن با چالشهای نظیر خصوصیسازی و ظهور فنآوریهای پیشرفته ارتباطی و اطلاعاتی مواجه شدهاند. مدیریت آموزشی برای دستیابی به اهداف، حفظ کارکرد و اثربخشی نهادهای آموزشی فرایندهای نوینی را در دستور کار قرار داده است. یکی از این فرایندها مدیریت دانش است. امروزه عنصر دانش به عنوان سرمایهی فکری و معنوی مدارس، کلید موفقیت مدیران و کارکنان به حساب میآید و در اصل کارکنان و مدیرانی موفق اند هستند که قادرند بیشترین، معتبرترین و بهروزترین دانش بشری در حوزهی فعالیت خود را به کار گیرند و از آن به عنوان منبع قدرت استفاده نمایند (افرازه،1384).
نبود عملکرد مناسب در میان کارکنان می تواند کیفیت ارائه محصولات و خدمات را کاهش دهد. همچنین وجود عملکردهای پایین کارکنان موجب کژکارکردی نظام سازمانی به ویژه آموزش و پرورش می گردد. نبود مدیریت دانش نیز در بین کارکنان می تواند بنیان های دانشی را با مخاطره جدی مواجه کند و هویت نظام سازمانی را دچار اخلال کند.
مناطق لامرد و مهر جزء محرومترین مناطق استان فارس از لحاظ آموزشی، اقتصادی و آب و هوایی است؛ و انجام پژوهشهایی که بتواند تعلیم و تربیت این مناطق را بهبود ببخشد و آن را در مسیر توسعه قرار دهد ضروری به نظر میرسد چرا که پیشرفت آموزش و پرورش هر منطقه نویدبخش پیشرفت آن منطقه در سایر زمینهها خواهد شد.
با توجه به عوامل مدیریت دانش و تاثیر گذار آن بر متغیرهای سازمانی و همچنین تاثیر پذیری عملکرد کارکنان از عوامل سازمانی سئوال اصلی تحقیق اینگونه مطرح می گردد:
مدیریت دانش چه تاثیری بر اثربخشی عملکرد کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستانهای لامرد و مهر دارد؟
لذا پژوهش حاضر به بررسی شاخص های مدیریت دانش و تاثیر آن بر اثربخشی عملکرد کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهرستانهای لامرد و مهر می پردازد.
1- 3- ضرورت و اهمیت پژوهش
نقش دانش در رقابتپذیری سازمانهای اقتصادی طی دههی اخیر بسیار برجستهتر شده است. در حقیقت امروزه اغلب ارزش افزودهی کسب شده توسط سازمانهای اقتصادی نه بواسطهی تجهیزات و امکانات بلکه بوسیله دانش انباشته شده در آن سازمان کسب میشود. لذا مدیریت دانش بعنوان یک پارامتر بسیار تأثیرگذار از ارزش و اهمیت زیادی برخوردار است. باید گفت که تعداد زیادی از تئوریسینهای مدیریت در تکامل بحث مدیریت دانش نقش داشته و در ارائه آن تلاش نمودهاند که در میان آن برجستگانی همچون پیتردراکر[5]، پاول استراوسمن[6] و پیترسنگه[7] از آمریکا، داونپورت[8] و… را میتوان نام برد (عالم تبریز و محمد رحیمی، 1387).
اگر از مدیریت دانش استفاده شود بسیاری از موانع و مشکلات مسیر خود به خود به کنار میرود و به دلیل تاکید روز افزون برای ایجاد ارزش برای مشتری و بهبود خدمت رسانی، محدودیت منابع کار (نیروی انسانی – امکانات) و اجبار محیطی محیط کارکنان و تیمهای سازمانی به یادگیری سازمانها برای حل و فصل آنها می بایست به مدیریت دانش دست یابند (اخگر و جهانیان، 1389).
مدیریت دانش به سازمانها کمک میکند تا از طریق یاد گیری و تجدید حیات دانش به شکلی مداوم با تغییرات برخورد کنند، دانش به طور مداوم به کار گرفته میشود، بررسی میشود، بهنگام میشود و ایجاد میگردد و با درنظر گرفتن نتیجهی آن فرایند تجدید حیات سازمان ادامه پیدا میکند (لطیفی،1383).
از جلمه عناصر مهم در جریان آموزش و پرورش تاثیر و نقش معلم است. از بین عوامل گوناگون مدرسه اهمیت و نقش معلم ازهمه بارزتر میباشد. نحوهی اتنخاب و گزینش معلم، تربیت و پرورش، علاقه و انگیزه، نحوهی ارتباط وی با همکاران و دانشآموزان، میزان تحصیلات، تشابهات فرهنگی و عوامل دیگر تعیینکننده اهمییت نقش معلم است. بنابراین چه از دیدگاه آموزشی و چه از دیدگاه انسانی این موضوع که همواره معلم به عنوان یک عامل تاثیرگذار بر تدریس و عملکرد آموزشی مطرح است، قابل توجه میباشد (قاسمزاده،1377).
نیل به موفقیت تحصیلی و افزایش درصد قبولی دانشآموزان از جمله اهداف مهم آموزش و پرورش میباشد و تمام کوششهای مدرسه بسوی نیل به این اهداف متمرکز میشود و انتظار میرود که دانشآموزان پس از طی