5-2-3 فرضیه سوم: بین تمرکز مالکیت و سطح نگهداشت وجه نقد رابطه وجود معنادار دارد. 88
5-2-4 فرضیه چهارم: بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت رابطه وجود معنادار دارد. 89
5-2-5 فرضیه پنجم: بین حاکمیت شرکتی و ارزش شرکت رابطه وجود معنادار دارد. 89
5-3 پیشنهادها 90
5-3-1 پیشنهادها اجرایی( حاصل از پژوهش). 90
5-3-1-1 پیشنهاد مربوط به فرضیهی اول: (بین نگهداشت وجه نقد و ارزش شرکت ارتباط وجود دارد). 90
5-3-1-2 پیشنهاد مربوط به فرضیهی دوم: (بین مالکیت نهادی و ارزش شرکت ارتباط وجود دارد). 91
5-3-1-3 پیشنهاد مربوط به فرضیهی سوم: (بین تمرکز مالکیت و وجه نقد رابطه وجود دارد). 91
5-3-1-4 پیشنهاد مربوط به فرضیهی چهارم: (بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت رابطه وجود دارد). 92
5-3-1-5 پیشنهاد مربوط به فرضیهی پنجم: (بین حاکمیت شرکتی و ارزش شرکت ارتباط وجود دارد). 93
5-3-2 پیشنهادهایی برای تحقیقهای آتی.. 93
5-4 محدودیت های تحقیق.. 94
منابع و مآخذ. 96
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول3-1 تعیین متغیرهای پژوهش… 67
جدول 4-1 آمار توصیفی متغیرهای تحقیق. 77
جدول 4-2 آزمون کلموگروف- اسمیرنوف.. 78
جدول4-3 نتیجه آزمون همبستگی فرضیه اول. 80
جدول4-4 نتیجه آزمون همبستگی فرضیه دوم. 81
جدول4-5 نتیجه آزمون همبستگی فرضیه سوم. 82
جدول4-6 نتیجه آزمون همبستگی فرضیه چهارم. 84
جدول4-7 نتیجه آزمون همبستگی فرضیه پنجم. 85
چکیده
در یک نگاه کلی حاکمیت شرکتی، شامل ترتیبات حقوقی، فرهنگی و نهادی میشود که سمت سوی حرکت و عملکرد شرکتها را تعیین می کنند. عناصری که در این صحنه حضور دارند، عبارتند از سهامداران و ساختار مالکیت ایشان، اعضاء هیئت مدیره و ترکیباتشان، مدیریت شرکت که توسط مدیر عامل یا مدیر ارشد اجرایی هدایت میشود و سایر ذینفعها که امکان اثرگذاری بر حرکت شرکت را دارند. یکی از مهمترین وظایف مدیران، تهیه و انتشار اطلاعات مالی شرکت است. در کشورهای توسعه یافته تحقیقات بسیاری در جهت روشن ساختن عوامل موثر بر نحوه گزارشگری اطلاعات در شرکتها انجام شده است، اما در کشور ایران خلاء تحقیقاتی شدیدی در این زمینه وجود دارد. از اینرو در تحقیق حاضر سعی شده تا برخی از جنبه های سازمانی اثرگذار بر ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران شامل(سطح نگهداشت وجه نقد و تمرکز مالکیت) مورد توجه و بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهش کاربردی میباشد. این پژوهش از نظر منطق اجرای پژوهش از نوع قیاسی، از نظر نحوهی اجرای پژوهش کمی، از نظر نوع داده ها توصیفی، پیمایشی و از نوع همبستگی و پس رویدادی است. در نمونه گیری 66 انتخاب شده است. یافته های این تحقیق نشان میدهد که مطابق با پیشبینی، با تغییر در سطح نگهداشت وجه نقد، ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی این دوره زمانی به همان میزان تغییر گرده است. همچنین یافته های این تحقیق نشان میدهد که مطابق با پیشبینی، ویژگیهای مربوط به حاکمیت شرکتی از قبیل اندازه هیأت مدیره، دوگانگی هیأت مدیره و … شرکت
این مطلب را هم اگر خواستید بخوانید :
تحقیق درباره زنجیره تامین، استان اصفهان، ارتقای عملکرد
های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی این دوره زمانی با تغییرات در ارزش این شرکتها به همان میزان ارتباط دارد.
واژههای کلیدی: نگهداشت وجه نقد، تمرکز مالکیت، ارزش شرکت.
فصل اول
کلیات پژوهش
1-1 مقدمه
چگونگی به کارگرفتن وجوه داخلی، تصمیمی مهم در تضاد بین سهامداران و مدیران است. در دوران رشد اقتصادی شرکت، همان طور که ذخایر وجه نقد افزایش مییابد، مدیران تصمیم میگیرند که آیا وجه نقد بین سهامداران توزیع شود، صرف مخارج داخلی شود، برای تحصیل خارجی به کارگرفته شود و یا همچنان نگهداری شود؟ این که مدیران منفعت طلب چگونه بین مصرف یا نگهداشت ذخایر وجه نقد یکی را انتخاب می کنند، موضوعی مبهم است. مدیران باید منافع شخصی مخارج جاری را با انعطافپذیری که با نگهداشت ذخایر وجه نقد به دست میآید، مقایسه کنند. بعلاوه، مدیران منفعت طلب باید احتمال فزونی منافع بر مخارج ناشی از نگهداشت وجه نقد زیاد را اندازه گیری کنند. در حال حاضر تصمیم گیری برای تعیین میزان ذخایر نقدی در شرکتها تبدیل به یکی از عوامل قابل توجه در ادبیات تامین مالی شده است(نمازی و کرمانی، 1378: 85). مزیت عمده نگهداری وجه نقد در بازارهای سرمایه ناکارا، افزایش توانایی شرکت در استفاده از فرصتهای سرمایه گذاری ارزشمند و پرهیز از تامین مالی خارجی گران قیمت است. در سالهای اخیر، ساختار مالکیت متمرکز و تأثیر آن بر ابعاد مختلف شرکتها از جمله کیفیت سود به دلیل رواج آن در اکثر کشورها و به خصوص در میان اقتصادهای در حال رشد و بازارهای نوپای اروپا و آسیا، به عنوان یکی از مسائل مهم در ادبیات حاکمیت شرکتی مطرح شده است. تمرکز مالکیت ممکن است با افزایش نظارت و حذف مشکل مفت سواری، باعث ایجاد تغییرات مثبت در شرکت شود، ولی سایر مکانیزمها ممکن است در جهت عکس عمل نمایند(برل و مینز[1]، 2004: 365). یکی از مسائلی که بیشتر به آن پرداخته شده، این است که سهامداران بزرگ و مالکان مدیر ممکن است از حقوق کنترلی خود برای کسب منافع شخصی استفاده نمایند و موجب استثمار سایر سهامداران شوند. این احتمالات و عدم مشخص بودن تأثیر تمرکز مالکیت برابعاد مختلف شرکت باعث ارائه نظریات مختلفی در ارتباط با رفتار بلوکداران شده است و نویسندگان در تحقیقات خود به نتایجی گاه متناقض دست یافته اند. تعیین ارزش یک شرکت و شناسایی عوامل موثر بر آن در بازارهای سرمایه همواره از مباحث چالش برانگیز برای سرمایه گذاران و تحلیلگران مالی بوده است(دمسز[2]، 2006: 375). آنها همواره در پی شناسایی عوامل موثر بر ارزش شرکت بوده اند، تا از طریق کنترل این عوامل بتوانند، ارزش شرکت را به طور واقعی تعیین نمایند. در نتیجه ارزش بازار شرکت به ارزش ذاتی آن نزدیک گردد. با توجه به موارد فوق اهمیت تعیین ارزش شرکت و عوامل موثر بر آن مشخص میگردد. بنابراین برآورد ارزش آتی شرکتها همواره یکی از دغدغههای سرمایه گذاران بوده است و در این راه ابزارهای مالی متفاوتی به کار گرفته شده است، که از آن جمله میتوان به درآمد فروش، سود ناخالص، سود عملیاتی، سود قبل از مالیات و سود خالص اشاره نمود، که همگی از اجزای صورت سود و زیان شرکتها محسوب میگردند، بنابراین مطالعه محتوای اطلاعاتی این متغیرها در پیش بینی ارزش شرکتها ضرورتی انکارناپذیر میباشد( دنیس و سیبلکو[3]،2009).
1-2 بیان مسئله
در یک نگاه کلی حاکمیت شرکتی، شامل ترتیبات حقوقی، فرهنگی و نهادی می شود که سمت سوی حرکت و عملکرد شرکت ها را تعیین می کنند. عناصری که در این صحنه حضور دارند، عبارتند از سهامداران و ساختار مالکیت ایشان، اعضاء هیئت مدیره و ترکیباتشان، مدیریت شرکت که توسط مدیر عامل یا مدیر ارشد اجرایی هدایت می شود و سایر ذینفعها که امکان اثرگذاری بر حرکت شرکت را دارند(سلمن و آریسن، 2008: 28). در این میان آنچه که بیشتر جلب توجه میکند حضور روزافزون سرمایه گذاران نهادی و حقوقی در دایره مالکین شرکتهای سهامی عام و تأثیری است که حضور فعال این گروه بر نحوه حکمرانی و تولیت بر سازمانها و همچنین عملکرد آنها می تواند داشته باشد. اساسیترین رکن بحث حاکمیت شرکتی اطمینان یافتن از اعمال حاکمیت صحیح سهامداران بر اداره شرکت است. با وجود این، وجود حالاتی خاص سبب میگردد که اعمال این حاکمیت مخصوصاً برای سهامداران خرد با موانعی روبرو شود. از این رو یکی از مقولات مهم در حاکمیت شرکتی آگاهی از ساختار مالکیت و درجهبندی آن در مقیاسهای استاندارد میباشد تا با بهره گرفتن از آن بتوان استراتژیهای لازم در استقرار حاکمیت شرکتی را تدوین نمود(نمازی و کرمانی، 1378: 85). در این مطالعه، هدف اصلی بررسی تاثیر عوامل نوع و میزان تمرکز مالکیت و داراییهای نقدی بر بازده و ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است و از آن جهت دارای اهمیت است که به مدیران، سرمایه گذاران و سایر تصمیمگیرندگان نشان میدهد که متفاوت بودن نوع مالکیت و نیز میزان تمرکز مالکیت بواسطه نقشی که می تواند در نظارت و کنترل مدیریت و کاهش هزینه های نمایندگی داشته باشد، باید در تصمیمات سرمایه گذاری و مالی مورد توجه قرار گیرد.
1-3 اهمیت موضوع
رابطه بین ساختار مالکیت(شامل ترکیب و تمرکز مالکیت) با بازدهی همواره از جمله موضوعات مطرح در حوزه ادبیات مالی بوده است. برای اولین بار برل و مینز[4] در سال2004 ، به دنبال مطالعات انجام شده پی به وجود یک رابطه معکوس بین پراکندگی سهامداران و عملکرد موسسات بردند(برل و مینز، 2004: 365) با وجود آنکه نتایج پژوهشهای آنان در سال2006 توسط دمسز[5] به چالش کشیده شد، ولیکن مطالعه مزبور سرآغاز بحثها و تحقیقات متعددی قرار گرفت که بعدها توسط محققین در کشورهای مختلف با بنیادهای اقتصادی و سطوح متفاوت توسعه یافتگی انجام گردید. در طی این سالها مطالعات انجام شده در حوزه ساختار مالکیت با تاکید بر دو رویکرد اصلی انجام گردید:
الف) اثر و نقش نوع مالکیت بر بازدهی و ارزش شرکتها
ب) اثر و نقش میزان تمرکز بر بازدهی و ارزش شرکتها(دمسز، 2006: 375).
در بررسی های انجام شده بر حول محور نوع مالکیت، به مطالعه نقش انواع مختلف مالکیت نظیر مالکیت دولتی، مالکیت نهادی، مالکیت شرکتی، مالکیت انفرادی و فامیلی، مالکیت خارجی، مالکیت مدیریتی و انواع دیگر مالکیت بر بازدهی شرکتها پرداخته شد. از جمله موارد مهم مطرح شده در این حوزه توجه به بازدهی اقتصادی نسبتاً پایین شرکتهای دولتی بود. به موازات توجه مسئله نوع مالکیت و نقشی که ممکن است بر بازدهی شرکتها داشته باشد، محققین مطالعات دامنهداری را در رابطه با اثرات احتمالی مالکیت کنترلی یا متمرکز بر عملکرد موسسات انجام دادند. بررسیهای انجام شده در این راستا، عواملی نظیر احتمال وجود همگرایی منافع در مالکیت متمرکز بین مالک و مدیر و همچنین توانایی نظارت بالای مدیریت متمرکز را از جمله دلایلی عنوان نمودند که می تواند به بهبود عملکرد موسسات منجر گردد(محمدی و دیگران، 1388: 70).
1-4 اهداف پژوهش
1-4-1 هدف اصلی
شناخت رابطه بین سطح نگهداشت وجه نقد و تمرکز مالکیت بر ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
1-4-2 اهداف ویژه
شناخت رابطه بین سطح نگهداشت وجه نقد و ارزش شرکت.
شناخت رابطه بین مالکیت نهادی و ارزش شرکت.
شناخت رابطه تمرکز مالکیت و سطح نگهداشت وجه نقد.
شناخت رابطه بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت.
شناخت رابطه بین حاکمیت شرکت و ارزش شرکت.